پيام
+
مهم نيست
چقدر شب تاريک است،
خورشيد دوباره طلوع خواهد کرد ...
كيوان گيتي نژاد و
02/4/4
.: ام فاطمه :.
اي کاش زودتر ...
كيوان گيتي نژاد و
طلوع را ديده ام اما از حسش خجالت مي کشم کسي نيست مرا از طلوع به طلوع پيوندي تازه دهد جوانمردي نيست که ذره اي از بها کم به لعل لاعطي الي مستمسک جزا خير به ما از آب الس بي بها سرکشان بي توقع بي نياز از آزمون با چشم بسته حل عطي را سردرد اين دردانه ما دردانه را بي بها در دست ما نهد خواب
كيوان گيتي نژاد و
يگر پر يا خالي عمر ثمر بخشي به گدايي رسيده من چه حسني دارم جز دردسر باب شيرين شيرين من فرهاد ارزشش ارزش نيست فرهاد عشقش مثل خودش خريدارش ابس است بهاي من با عمر من رفت من ب
كيوان گيتي نژاد و
قتي عمرم در آزمون ميسوخت تنها اميد بود که مرا نهيبي به عمر بي ارزشم بود حالا که ديگر بهايي ندارم جز هل عطي معشوق اللهي خويش به هيچ اگر فکر کنم هيچ از من باارزش تر است
كيوان گيتي نژاد و
مجازات نکند مرا من به تاريکي دلنسبته ام زبان به کام دارم
كيوان گيتي نژاد و
طلوع زيباست ولي به شرط آنکه انتظار ظهور را از مشرق نکشيم