آخرش یک نفر از راه می رسد که بودنش ؛ جبرانِ تمامِ نبودن هاست ،
جبرانِ تمامِ بی انصافی ها و شکستن ها ...
یکی که با جادویِ حضورش ، دنیایِ تو را متحول می کند .
جوری تو را می بیند ، که هیچ کس ندیده ،
جوری تو را می شنود ، که هیچ کس نشنیده ،
و جوری روحِ خسته ی تو را از عشق و محبت ، اشباع می کند ؛ که با وجود او ، دیگر ،
نه آرزویی می مانَد ، برایِ نرسیدن و نه حسرت و اندوهی برای خوردن ...
بعضی آدم ها ، خودِ معجزه اند .
انگار آمده اند تا تو مزه ی خوشبختی را بچشی ،
آمده اند تا دلیلِ آرامش و لبخندِ تو باشند ،
آمده اند که زندگی کنی ...