سرگیجه گرفتیم
حالمان بد شد
منزوى شدیم
آدم گریز شدیم
ازبس دیدیم این رابطه هاى بى سر و تهِ نامفهوم را!
عاشقانه هایش که پیشکش،
بماند براى خودتان!
میماند رفاقتهاى منفعت طلبانه اى که
روز به روز رایج تر میشود
جنسِ موافق و مخالف و فامیل هم نمیشناسد
پاى نفع که بیاید وسط،
برادر به برادر رحم نمیکند،
چه برسد به رفیق!
زمانى براى رفیق جانمان را میدادیم،
حالا باید مواظب باشیم جیبمان را نزند!
زمانى برادر و خواهر بودیم،
حالا باید چهار چشمى ناموسمان را بپاییم!
زمانى دردِ رفیق،
دردِ ما بود،
حالا اما درد وجودمان را که فرا میگیرد،
نیست میشوند،
نابود میشوند،
یک گوشه مینشینند و آنقدر از دور نگاهَت میکنند
تا بشوى مثلِ روزِ اول!
نه اینکه رفیق نباشدها،
اتفاقاً هست،
زیاد هم هست،
اما حواستان باشد،
بازار پُر شده از رفاقت هاى بُنجُل
نامرغوب
مدت دار...
رفیق باید کم باشد،
اما تا میتواند "ناب" باشد!